آیه تجارت

آیه تجارت
مشخصات آیه
نام آیه تجارت
واقع در سوره نساء
شماره آیه ۲۹
جزء ۵
اطلاعات محتوایی
مکان نزول مدینه
موضوع فقهی
درباره حرام بودن معاملات مالی غیر شرعی
سایر ممنوع بودن خودکشی

آیه تجارت آیه ۲۹ سوره نساء است که به حرام بودن معاملات و مبادلات مالیِ غیر شرعی اشاره دارد. مفسران معتقدند داد و ستد در اسلام باید همراه با رضایت طرفین و به صورت صحیح باشد. به عقیده برخی منظور از رضایت در معامله جداشدن طرفین از هم یا فسخ خیار معامله است. در این آیه از خودکشی و کشتن دیگران نیز نهی شده است.

بسیاری از فقها در کتاب‌های فقهی خود، برای حرام بودن معاملات غیر شرعی به آیه تجارت استدلال کرده‌اند.

متن و ترجمه

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ ۚ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا(۲۹)
ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی باشد که با رضایت شما انجام گیرد، و خودکشی مکنید، خداوند نسبت به شما مهربان است‏(۲۹)

تفسیر

آیه ۲۹ سوره نساء درباره حرام بودن معاملات باطل است. بنا بر نظر مفسران، منظور از «أکل مال باطل :خوردن مال حرام»، هرگونه تصرف و تسلط بر مالی است که از راه غیر شرعی بدست آید؛ در حالی که ممکن است آن مال را به‌ظاهر نخورد.در بسیاری از کتاب‌های فقهی در قسمت معاملات به آیه تجارت استدلال شده است. برخی ازمفسران گفته اند که آيه جامع است در توصيه ميان حفظ نفس و حفظ مال، كه شفيق نفس است از حيث آنكه مال سبب قوام نفس باشد. و خداوند با این دو نهى، کمال نفس وبقای فضایل آن را اراده فرموده، به جهت رأفت و مرحمت خود، چنان كه در پایان آیه می‌فرمايد: إِنَّ الله كانَ بِكُمْ رَحِيماً: یعنی به‌درستى كه خداى تعالى به شما اى اهل ايمان مهربان است، و امر و نهى كه مى‌فرمايد از غايت رحمت باشد.

مال باطل

به عقیده برخی از مفسران مال باطل شامل هرگونه معامله غیر شرعی، تجاوز، تقلب، تصرف و تسلطِ نابه‌حق در مال دیگران می‌شود. همچنین طبرسی به نقل از امام باقر(ع)، قمار، ربا، فریب دادن مشتری و ظلم به او را جزو موارد «مال باطل» بیان کرده است. به عقیده آیت الله مکارم شیرازی روایت امام باقر(ع) بیان مصداق‌هایی از مال‌های حرام است. همچنین به گفته گروهی منظور از مال باطل، مصرف کردن سرمایه در راه غیرصحیح است. بنا بر نظر علامه طباطبایی مال باطل هر معامله‌ای است که نه تنها جامعه را به سعادت و رستگاری نمی‌رساند بلکه مایه ضرر و زیان فساد و نابودی اش می شود که این گونه معاملات از نظر دین باطلند مانند قمار، ربا و داد و ستد هایی که بر اساس جهل و فریب و ضرر است.

رضایت

در آیه تجارت معاملاتی که با رضایت طرفین و به صورت شرعی انجام می‌شود، صحیح دانسته شده است. علامه طباطبایی عبارت «إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ» را استتثناء منقطع می‌داند یعنی تجارتی که با رضایت طرفین باشد مصداق خوردن مال به باطل نیست. به گفته گروهی رضایت طرفین زمانی حاصل می‌شود که معامله به صورت عقد بیع انجام شود و به عقیده برخی از عالمان شیعه و اهل سنت، رضایت در معامله با جدا شدن طرفین یا صرف نظر کردن از خیار بیع حاصل می‌شود.

قتل

در بخشی از آیه تجارت، به ممنوع بودن خودکشی و کشتن دیگران اشاره شده است. مفسران درباره ارتباط خودکشی و کشتن دیگران با تصرف به‌ناحقِ مال مردم گفته‌اند: اگر معاملات و داد و ستد مردم بر اساس رضایت و شرعی نباشد، از یکدیگر عصبانی شده و ممکن است به خود و دیگران آسیب برسانند. نویسنده تفسیر نور احتمال داده که رمز اينكه نهى از قتل، «لا تَقْتُلُوا» بدنبال نهى از حرام‌خورى، «لا تَأْكُلُوا» آمده است، شايد آن باشد كه سيستم اقتصادى ناسالم، زمينه‌ى قيام محرومان عليه زراندوزان و بروز درگيرى‌ها و پيدايش قتل و هلاكت جامعه می شود. همچنین به عقیده طبرسی منظور از «لَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ خودکشی نکنید» پرهیز از گناهان و معاملات حرام است که منجر به عصبانیت مردم شده و باعث اختلاف و دعوا می‌شود. از امام باقر(ع) نیز نقل شده است، خودکشی جنگیدن با دشمنی است که از انسان قوی‌تر است. علامه طباطبایی این روایت را از مصادیق خودکشی دانسته است.برخی براین باورند که اکل مال به باطل در واقع خودکشی واز بین بردن حیات خود وجامعه است.

پانویس

  1. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۲۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.
  2. طباطبایی، المیزان، ۱۳۸۹۰ش، ج۴، ص۳۱۸.
  3. برای نمونه رجوع کنید به: قمی اشعری، النوادر، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۲؛ قاضی نعمان مغربی، دعائم الاسلام، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۰۸؛ شریف مرتضی، رسائل شریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۱۴؛ علامه حلی، تذکرة الفقها، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۴۶.
  4. حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، انتشارات میقات
  5. طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۵.
  6. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۵.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹.
  9. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۷.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۶؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۵۸.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۷.
  12. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۵۹؛ طبری، تفسیر طبری، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۲۲.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۳۵۷.
  15. قرائتی، محسن، تفسیر نور ذیل آیه ۲۹ سوره نساء
  16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۰.
  17. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۶۰.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۲۲.

منابع

  • شریف مرتضی، علی بن حسین، رساله شریف مرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۵ق.
  • طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح رسولی و طباطبایی یزدی، تهران ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری(جامع البیان)، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، قم، موسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۴ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دارالاحیاءالتراث العربی،‌ ۱۴۲۰ق.
  • قاضی نعمان مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، قم، موسسه آل البیت(ع)، ۱۳۸۵ش.
  • قمی اشعری، احمد بن محمد، النوادر، قم، مدرسه امام مهدی(ع)، ۱۴۰۸ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.